موفقیت نامحدود

چیزی در این کره خاکی وجود ندارد که نتوانید آن را بدست آورید، کافی است در ذهن خود این حقیقت را بپذیرید که میتوانید

موفقیت نامحدود

چیزی در این کره خاکی وجود ندارد که نتوانید آن را بدست آورید، کافی است در ذهن خود این حقیقت را بپذیرید که میتوانید

حمل تحمل

شیوانا استاد معرفت بود.اما بسیاری از مردم عادی، از راه های دور و نزدیک نزد او می آمدند تا برای مشکلاتشان راه حل ارایه دهد. روزی مردی نزد شیوانا آمد و گفت که از زندگی زناشویی اش راضی نیست و فقط به خاطر مشکلات بعدی جرات و توان جدایی از همسرش را ندارد. مرد از شیوانا پرسید که آیا این تحمل اجباری رابطه زناشویی او و همسرش درست است و یا این که او می تواند راه حل دیگری برای خلاصی از این درد جانکاه پیدا کند؟!

در دست مرد قفسی بود که داخل آن دو پرنده کوچک نگهداری می شدند. شیوانا دست دراز کرد و در قفس را باز کرد و هر دو پرنده را از قفس بیرون آورد و به سمت آسمان پرتاب کرد. یکی از پرنده ها پر کشید و مانند تیری که از چله کمان رها می شود در فضا گم شد. اما پرنده دوم در چند قدمی روی زمین فرود آمد و با اشتیاق فراوان دوباره به سمت قفس پر کشید و به زور خودش را از در کوچک قفس داخل آن انداخت! 

چگونه اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم ؟

1. تفکر مثبت داشته باشید. هر چه خوشبین تر باشید اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

2. در زندگی هر چه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید بیشتر افراد و موقعیت هایی را که می توانند به شما کمک کنند تا به هدفهایتان برسید به سوی خود جذب خواهید کرد.

3. برای ایجاد اعتماد به نفسِ بیشتر، مدام با خودتان تکرار کنید: " خوشبختم ، سالمم و حال خوشی دارم."

4. تمرکز کامل برروی هدف اصلی ، در شما احساس قدرت ، اراده و استقلال ایجاد می کند.

5. تکلیفتان را با خودتان روشن کنید. این که دقیقاً بدانید چه می خواهید اعتماد به نفس شما را بی اندازه افزایش می دهد.

6. تردیدها را کنار بگذارید. خود را کاملاً متعهد سازید که زندگی ای را آغاز کنید که برای آن ساخته شده اید.

7. این که اعتقاداتتان چقدر عمیق است و تا چه حد به تعهدات خود پایبند هستید قدرت شخصیت شما را نشان می دهد.

8. احساس اعتماد به نفس و داشتن اقتدار فردی ناشی از رویارویی با مشکلات و غلبه بر آنهاست.

9. زیر بنای اعتماد به نفس در هر زمینه ای تهیه مقدمات و آمادگی است.

10. در هر زمینه ای هر چه بیشتر یاد بگیرید و دانش خود را بالا ببرید اعتماد به نفستان نیز بیشتر می شود.

11. تمرین و تکرار زیاد در هر زمینه ای برگ برنده را به دست شما می دهد.

12. شما می توانید به گونه ای باشید، چیزهایی داشته باشید و از عهده کارهایی برآیید که هرگز خواب آن را هم ندیده اید. این توانایی درست در همین لحظه در درون شما وجود دارد.

13. ویژگی مشترک و منحصر به فرد زنان و مردانی که کارهای بزرگ انجام می دهند داشتن این احساس است که انجام کاری بزرگ جزئی از سرنوشتشان است.

14. برتری حاصل از تسلط کامل در کار، زیربنای اعتماد به نفس و عزت نفس پایدار است.

15. آنچه توانایی های بالقوه شما را در جهان خارج محدود می کند دو چیز است: باورهای شما و این که تا چه حد به توانایی خود در انجام کارها اطمینان دارید.

The Secret

خودتان را با آن چیزی که آرزو دارید تصور کنید.

(تمام مذاهب ، فیلسوفان ، حکما و... نیز همین را گفته اند.) این راز میگوید چیزی وجود ندارد که شما نتوانید باشید یا انجام بدهید یا داشته باشید. هر چه بیشتر از این راز استفاده کنید بیشتر آن را درک میکنید.

در این فیلم دکتر جان دمارتینی(فیلسوف)، دکتر فرد آن ولف (فیزیکدان کوانتوم) ، باب دویل (نویسنده) ، بیل هریس ( روانشناس) ، دکتر جان هگلین (فیزیکدان کوانتوم) ، جیمز آرتور ری (فیلسوف) ، نیل دونالد والش (نویسنده) و ... از این راز صحبت می کنند.



و اما آنچه در مورد این راز گفته میشود:

همه ما با نیروی کاملاً یکسانی زندگی میکنیم. با یک قانون: قانون جاذبه.

این قانون میگوید:

هرچیزی را که وارد زندگیمان میشود را خودمان جذب کرده ایم.تمام چیزهایی را که در ذهنمان می گذرد را خودمان جذب میکنیم. قانون جاذبه اهمیتی نمیدهد که شما چه چیزی را میخواهید و چه چیزی را نمیخواهید. حتی وقتی به چیزی فکر میکنید یا نگاه میکنید که آن را نمیخواهید و با آن مخالفت میکنید آن را به طرف خودتان جذب میکنید. در آن موقع قانون جاذبه در حال عمل است.


هر چیزی را چه ببینید چه به خاطر آورید و چه تصور کنید ، هر چیزی که روی آن متمرکز شوید را به سوی خود جذب میکنید. و هرگاه این تمرکز همراه با احساسات شدید باشد جذب آن سریعتر خواهد بود.

مراقبت از افکار کار سختی به نظر میرسد اما احساساتمان به ما کمک میکند که بفهمیم که به چه فکر میکنیم. هرچه موقع فکر کردن احساس بهتری داشته باشید این احساس خوب باعث میشود که جهتگیری شما در زندگی بهتر باشد و در زندگی روزمره افکاری را پدید می آورید که زندگی بهتری را در آینده برایتان رقم میزند.

هر چه احساس بهتری داشته باشید چیزهای خوب را بیشتر جذب میکنید که باعث میشود بالاتر و بالاتر بروید.


به یک چیز زیبا فکر کنید. به یک موسیقی زیبا گوش کنید تا احساس خوبی پیدا کنید. وقتی نسبت به چیزی احساس عشق میکنید آن احساس اینقدر بزرگ است که میتواند برایتان خوشبختی را به ارمغان بیاورد.

چرچیل: شما جهان خود را می سازید همانطور که در آن پیش میروید.

زندگی می تواند کاملاً رؤیایی باشد و اینطور خواهد بود اگر شما از این راز استفاده کنید.



جهان هستی مثل غول چراغ جادوست. غول چراغ جادو فقط میگوید: فرمانبردارم سرورم و همیشه فقط همین حرف را تکرار میکند. پس کافیست که شما فقط آن چیزی را که دوست دارید طلب کنید تا غول چراغ جادو به شما بگوید فرمانبردارم سرورم و خواسته تان را برآورده کند. پس اگر دانسته یا ندانسته در مورد چیزی که نمیخواهید یا دوست ندارید ، حرف بزنید یا گله و شکایت کنید یا احساس ناراحتی کنید غول چراغ جادو باز هم میگوید:فرمانبردارم سرورم و همان رابرایتان فراهم میکند.


آرزو کن ، بطلب ، ایمان داشته باش ، دریافت کن.

آن چیزی را که میخواهید طلب کنید.( اکثر ما به خودمان اجازه نمیدهیم آن چیزی را که واقعاً دلمان میخواهد طلب کنیم.) کائنات به افکارشما پاسخ میدهد. برای دریافت شما باید خودتان را با آن چیزی که میخواهید همجهت کنید یعنی قدردان باشید و برای دریافت آن شور و اشتیاق داشته باشید.

اکثر افراد افکارشان را به عکس العمل نشان دادن به چیزی که وجود دارد صرف میکنند.(اگر به آن چیزی که هست نگاه کنید و حتی اگر آن را نخواهید یا از آن ناراضی باشید)و به آن فکر کنید، قانون جاذبه دوباره همان چیز را به شما میدهد.


بودا: هر آنچه هستیم نتیجه افکاری است که داشته ایم.

اگر به جای شکایت برای چیزهایی که دارید قدردانی کنید احساس بهتری پیدا میکنید و این باعث جذب چیزهای بهتری به سمتتان میشود.

وقتی چیزی را تجسم میکنید آن را پدید می آورید. پس موقع تجسم همیشه روی نتیجه پایانی متمرکز شوید. وقتی خود را در موقعیتی که دوست دارید تصور میکنید ، دیگر احساس نمیکنید که به آن چیز نیاز دارید بلکه احساس میکنید که آن چیز را دارید و آن احساس باعث مشود که کائنات همان موقعیت را برایتان پدید آورد.


اگر به دنبال حس لذت درونی ، بینش درونی و آرامش درونی بروید بقیه چیزها برایتان پدیدار میشود.

شما تنها کسی هستید که زندگیتان را می آفرینید چون هیچ کس دیگر نمیتواند برای شما فکر کند.این کار تحت کنترل خود شماست. اگر چیزی را که می بینید ٬ میخواهید در مورد آن بنویسید ، راجع به آن با دیگران حرف بزنید ، به آن فکر کنید و روی آن تمرکز کنید ولی اگر آنرا نمیخواهید در موردش با کسی حرف نزنید ، توجهتان را منحرف کنید.

کارل لی یونگ: با هر چه مقابله کنید ایستادگی میکند.

منابع بیشتری از آنچه که ما بخواهیم وجود دارد. بیشتر از آن چیزی که تصور کنیم خوبی ، عشق ، لذت و... هست که به همه برسد. اگر میگوییم دچار کمبودیم به خاطر آن است که بینش خود را گسترش نمیدهیم.


اگر جز بهترین را نپذیرید اغلب اوقات همان بهترین را دریافت میکنید.

آیا نتایجی را که به حال گرفته اید شایسته شما هستند؟

هنری فورد: چه فکر کنید که میتوانید و چه نمیتوانید در هر صورت حق با شماست.


ما منبع بی پایانی هستیم از احتمالات قابل ظهور و قدرت خداگونه ای برای عینیت بخشیدن به خواسته هایمان داریم.

هدف اصلی زندگی احساس و تجربه لذت است. شادی درونی جوهره موفقیت است. به دنبال خوشی خودتان بروید. خودتان را با چیزهایی که آرزو دارید تصور کنید.


دوک النیگتون: اگر چیزی دلم را نلرزاند هدفم نیست.

تصمیم بگیرید که چه میخواهید بعد روی آن تمرکز کنید. این فرآیند خلقت است. از لحظه ای که شروع میکنید به درست فکر کردن چیزی وجود دارد که شما را هدایت میکند و جهت را نشان میدهد.

بخواهید بهترین باشید. با لذت زندگی کنید. هیچ چیز از گذشته شما نمیتواند حق ویژه زندگی شاد شما را انکار کند و هیچ چیز در آینده نمیتواند به غیر از لذت و شادی را برایتان به ارمغان بیاورد.

یاد بگیرید فقط عالیترینها و بهترین ها را در تجارب و امور روزمره پیدا کنید. آنها را بارور کنید ، در موردشان فکر کنید بعد منتظر ادامه و وقوع آنها باشید.


چیزی نیست که شما بخواهید انجام بدهید بجز همان چیزی که خودتان میخواهید انجام بدهید.

وقتی با شکست روبرو می شوی ...!

وقتی با شکست روبرو می شوی بلند شو و دوباره ضربه بزن. دوباره، دوباره، دوباره… . آنقدر ضربه بزن تا موانع و مشکلات یکی پس از دیگری خرد شوند! این تنها کاری است که پس از هر شکست می بایست انجام داد!

 

شکست بزرگترین موقعیت یک انسان است و انسان هایی که شکست های فراوان و مکرر خورده اند و هرگز تسلیم نشده اند اشخاصی خود ساخته و خودباور هستند که بسیار بیش از هر کس دیگری حرف هایی برای گفتن و نکاتی برای آموختن به ما خواهند داشت. کسانی که از شکست خوردن نمی ترسند و هراسی از خطر کردن به دل راه نمی دهند همان هایی هستند که بالاخره به پیروزی خواهند رسید. آنهایی که بالاخره به خاطر ممارست و پیگیری، به خاطر غلبه به ترس و روبرو شدن با مشکلات و خطرهای احتمالی آنچه را می خواهند به دست می آورند.

برای آنکه چیزی را به دست بیاوریم ابتدا لازم است آن چیزهایی را که نیاز است تغییر دهیم و شروع هر تغییر از درون است. باید نظام فکری و باورهای خودتان را منقلب کنید تا زندگی تان به طریق چشمگیری متحول شود. باید جلوی پرورش باورهای قدیمی و غلط و اشتباه گذشته را بگیرید و آنها را ریشه کن کرد تا جایی برای اندیشه های جدید و موثر یافت شود.


باور قدیمی همان چیزی است که می گوید “نکن! اینکار را نکن. چرا موقعیت خودت را به خطر می اندازی. با همین که داری بساز! این کافی است. ممکن است شکست بخوری، ممکن است دچار اشتباه شوی، ممکن است همان چیزهایی را هم که داری از کف بدهی. راه پر خطر است” و باور جدید می گوید “هر چیزی بهایی دارد. بلند شو. تکانی به خودت بده و با عزمی راسخ و با قدم هایی استوار رو به جلو گام بردار. خطر جزیی از راه است. خطر کردن نیمه پنهان و نهان هر موفقیت است. بلند شو!”

به ندای درونی خود گوش فرا دهید. چیزی که همواره و بی وقفه شما را به بهتر شدن دعوت می کند. صدایی که از شما می خواهد تا دست به کار شوید و برای زندگی حال و آینده خودتان کاری کنید. آیا این صدا را می شنوید؟ بلند شو!

بلند شو و به خطر هایی که در راه رسیدن به هدف داری خیره نشو. درواقع منظور این است که آنقدرها هم به خطرهای احتمالی راه توجه نکن چرا که اگر دائما ذهنت درگیر خطرها و مشقات راه باشد از رسیدن به هدف منصرف خواهی شد. بلند شو!

 

اگر از شکست های گذشته هراسانی، اگر تصویر ناخوشایندی در ذهنت به جای گذاشته است، اگر احساس می کنی دیگر توان مقابله نداری یا حتی اگر فکر می کنی انگیزه های لازم از درونت محو شده اند باز هم تنها یک حرف برای گفتن دارم. بلند شو! اینکه چند بار به زمین می افتی و چند بار به زمینه زده می شوی مهم نیست، اینکه چند بار از زمین بر می خیزی و چقدر شهامت و جسارت ادامه دادن را داری است که اهمیت دارد. پس بلند شو!

می گویند در پس بدترین عقیده ها نکته مفیدی نهفته است پس اگر در پس بدترین عقیده ها می توان نکته موثر و مفیدی را پیدا کرد “در پس بدترین اتفاق ها و شکست ها هم نکته مثبتی وجود دارد”. نکات مثبتی که به ما درس می آموزد و به ما یاد می دهد که رسم زندگی و پیروزی چیست و کدام کار غلط است. پس نکات مثبت این شکست را پیدا کند و بلند شو!

 

شکست همان چیزی است که هر کسی در زندگی به آن نیاز دارد چرا که شکست به ما نشان می دهد که کارهای غلط کدام است و کار صحیح کدام است. حال کافی است تشخیص دهیم کدام کار را دیگر هرگز نباید انجام داد و انجام کدام کار را باید شروع کرد. شکست نه تنها چاشنی موفقیت است و شکست نه تنها پذیرفتنی است، بلکه اغلب لازمه موفقیت است. از تو می خواهم که شکست را یک لازمه بدانی و بلند شوی!

بزرگترین انسان ها همواره از شکست استقبال کرده اند و شما هم باید چنین کاری را کنید. نه آنکه آنها به عمد خودشان را به مقصد شکست هدایت می کرده اند اما هر زمان هم که بر اثر بی دقتی و برنامه ریزی غلط به موانع و شکست می رسیدند آنرا می پذیرفتند و برای عبور از آن فکری می کردند. بلند شو و به استقبال شکست برو!

شکست به مثابه در بسته ای است. هر در بسته به ما می فهماند که برای باز کردن من کلیدی وجود دارد و این شما هستید که باید به دنبال کلید آن بگردید. در بسته مساوی است با وجود یک کلید، برابر است با راهی برای رهایی و عبور و اینکه چقدر شما از خودتان استقامت و پایداری به خرج می دهید نشان می دهد که چقدر در باز کردن قفل ها و درهای بسته زندگی تان توانایی دارید و اینکه چند بار از زمین برخواهید خاست مشخص می کند که چقدر به زندگی خودتان علاقه دارید! بلند شو و علاقه ات به زندگی را به خودت و دیگران ثابت کن!

 

راندی پاوش در جایی گفت “دیوارهای آجری به دلیل آنجا قرار دارند!؟ آنجا نیستند که جلوی ورود ما را به داخل بگیرند. دیوارهای آجری تعبیه شده اند تا به ما نشان دهند که ما چیزی را چقدر مشتاقانه می خواهیم.” و من معتقدم تنها کسانی آن دیوارها و موانع موجود در راه را بی دلیل نمی دانند که خودشان را باور دارند. آنهایی که در تلاشند و شکست، اگر چه هم که برایشان اتفاق می افتد اما بی معنی است! بلند شو در تلاش باش تا شکست برایت بی معنی شود!

زمانی که در رسیدن به آنچه می خواهید ناکام می مانید و شکست می خورید، تجربه همان چیزی است که به دست آورده اید. کسانی که بیشتر شکست خورده اند تجربیات بیشتری دارند و کسانی که تجربیات متعددی را در کوله بار زندگی شان به همراه می کشند مطمئن تر به اهدافشان می رسند. پس اینبار مطمئن تر بلند شو!

شخصی که شکست خورده است از آن پس می داند که چگونه می بایست از شکست های احتمالی آینده اجتناب کند اما شخصی که مشکلات و شکست ها را به واقع لمس و احساس نکرده است از مشکلات غافل است. تجربه همیشه مهمترین و ارزشمندترین چیزی است که برای عرضه کردن دارید. حال که می دانی چگونه از شکست ها اجتناب کنی با خیالی آسوده بلند شو!

 

حال با تمام آن چیزهایی که گفته شد دو راه پیش روی ماست. یا به خاک بازگردیم و در کنار مردگان بدون هیچ احساسی، بی خطر برای همیشه بیاسائیم و یا برخیزیم. بلند شو که به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد…

خود را دست کم نگیرید

باید به این حقیقت ناراحت کننده اذعان نمود که درصد بالایی از ما این عادت منفی را داریم که خود را دست کم گرفته و وضع خود بیش از اندازه وخیم بدانیم. تصور می کنیم که مثلاً «خیلی چاق هستم» ، «خوب نیستم» یا «هیچوقت هیچ کاری را درست انجام نمی دهم». آیا شما تا به حال گرفتار این وضع شده اید؟

اشکال کار این است که اهمیتی به جنبه های خارق العاده و صفات مثبت خود نمی دهید، و همیشه برای تأیید آن نکاتی که جستجو می کنید شواهدی می یابید. به عبارت دیگر، همه ما تمایل داریم که دلایل صحت فرضیات خود (حال هر چه که هست) را بیابیم، زیرا همواره می خواهیم خود را معتبر بدانیم. مثلاً اگر توجه کامل شما معطوف به 2 کیلو اضافه وزن باشد که نمی توانید کم کنید و دائماً قطر کمربند خود را امتحان می کنید، در واقع یادتان می رود که از نعمت سلامتی کامل خود تقدیر و تحسین کنید. اگر به خود بگویید «از اجتماع خانوادگی تنفر دارم» با روی دادن هر اتفاق خانوادگی به دنبال شاهدی بر نارضایتی خود خواهید بود. اگر به جای تمایل به معطوف نمودن توجه خود مثلاً بر خاله سارا که صدایی تیز و نازک دارد، یا برادری که علاقه به لاف زدن دارد، یا توجه و انتقاد نسبت به یکی از افراد خانواده که عادتی منفی دارد نمایید، از وجود آنها لذت ببرید در مجموع از این که خانواده ی شما تشکیل شده از گروهی خویشان خوب، تعجب نمی کنید.

پس، می بینید اگر به هر دلیلی خود را دست کم بگیرید، در هر صورت گواهی بر حقانیت خود خواهید یافت و سهم به سزایی در کاهش اعتماد به نفس و احساسات منفی خود ایفا می کنید. دست کم گرفتن به جای آنکه کاستی های شما را رفع کند ، با بذل توجه و انرژی غیر ضروری نسبت به کارهای اشتباه، باعث تقویت آنها می گردد. این مسئله باید مورد بررسی قرار گیرد که چرا با این که به خوبی می دانیم تنها نتیجه و دورنمای ممکن برای این امر، احساسات منفی تر و کاهش حس قدرشناسی ما از ارمغان زندگی است، به این کار ادامه می دهیم؟ دست کم گرفتن موجب می شود تا دیگران تصور کنند که شما نوعی احساس گناه دارید. افرادی که معمولاً خود را دست کم می گیرند، افرادی شاکی به نظر می رسند که ارزشی برای زندگی خود قائل نیستند و به علاوه الگوی بدی برای فرزندان، خانواده و دوستان خود به حساب می آیند. ما امیدواریم با این مقاله شما را متقاعد سازیم که دست کم گرفتن خود خصلت واقعاً بدی است که بعضی پیامدهای شخصی جدی را نیز در بر دارد.



مسلماً هر کسی در وجود خود جنبه هایی دارد که می تواند ( و می خواهد) اصلاح نماید. مثلاً ، یکی از بی شمار کارهایی که می خواهیم انجام بدهیم ، تقویت صبر در خودمان است. گاهی احساس می کنیم ( که البته این احساس حقیقت هم دارد ) که خیلی واکنش پذیر هستیم و زود آشفته می شویم. اما منظور آن نیست که چون می دانیم از کمال دور هستیم، به خود صدمه بزنیم و خود را دست کم بگیریم. با این کار فقط به مشکل می افزاییم و احساس بدتری را در خود ایجاد می کنیم . بهترین کار آن است که بدانیم قابلیت بالاتری برای پیشرفت در ما وجود دارد و تصمیم بگیریم و با خود عهده کنیم که صبر و شکیبایی خود را افزایش دهیم. هرچه بیشتر خود را عفو نماییم و نسبت به خود صبورتر باشیم، آسان تر می توانیم در مسیر رشد و ترقی بمانیم و بیشتر امکان دارد نسبت به دیگران شکیبا باشیم.

آگاه باشید که برای اصلاح هر موردی، بدترین کار انتقاد و سرزنش خود است. به این روش ادامه دهید و سعی در اصلاح خود نمایید. ضعف های خود را بشناسید، هر کاری می توانید برای ایجاد یک تغییر در خود ، انجام دهید ولی سخت نگیرید. خود را در مقابل دیگران و حتی در خلوت خود، دست کم نگیرید. هیچکس میل ندارد بشنود شما خود را دست کم می گیرید و امیدوارم درک کنید که این صفت تا چه حد مخرب است. پس بر آن غالب شوید! هیچیک از ما کامل نیست. اما دست کم گرفتن خود ، درمان این درد و واقعیت زندگی نیست